ایهام
نویسنده: مهران رامش جان
داستان کوتاه در واقع زندگی روزمره است: آنچه دیروز معلم به ما گفت، شادی و غمی که هفته گذشته تجربه کردیم، اتاقی که اجاره میکنیم، گم کردن راه، بیخوابی دیشب، خسته از خواب بیدار شدن امروز، مسافرت ها، مراجعه به پزشک، خرید یک عینک، وضعیت اشتغال و بازار کار، عصبانیت سر چهارراه و پیش آمدهای پیشپاافتاده دیگر... و برای روحیه و حوصله بعضیها خواندن این اتفاقات کوتاهِ روزمره راحتتر است. اساساً من خودم نه تمرکز خوبی برای خواندن و نوشتن داستانهای بلند دارم و نه تند میخوانم، و بیشتر اوقات وقتیکه سرم را در کتاب فرومیبرم خیلی زود خسته می شوم و حتی پس از خواندن چندین صفحه متوجه میشوم که اصلاً توجهی به خواندن نداشتهام و تنها به ده ها موضوع دیگر غیر از آنچه میخواندم فکر کردهام.
این مجموعه عمدتاً یکصفحه ای یا دوصفحهای هستند و زمینه این داستانکها اکثراً مسائل اجتماعی ست. تمام این داستانهای کوتاه، اندیشههای ناگهانی در گوشه و کنار بوده و همه بهطور ناخودآگاهانه و غریزی بهصورت پراکنده و تکهتکه در حین کارهای روزانه یا در قطار و اتوبوس و کلاس و غیره در قالبی عمیق تر و پرمحتواتر نوشتهشده.
شخصیتها و نام های مندرج در این کتاب زاده تخیل هستند.
شخصیتها و نام های مندرج در این کتاب زاده تخیل هستند.